جدول جو
جدول جو

معنی حسین استرآبادی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین استرآبادی
(حُ سَ نِ اِ تَ)
ابن مسعود ملقب به کمال الدین حنفی. متوفی 961 هجری قمری او راست: شرح منار الانوار نسفی. (هدیه العارفین ج 1 ص 318)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ نِ اِ تَ)
کمال الدین بن شمس الدین محمد استرآبادی نجفی. او راست: آیات الاحکام که در 891 هجری قمری نگاشته است. (ذریعه ج 1 ص 42)
غیاث الدین محمد جرجانی. اجازه ای از وی به تاریخ 935 هجری قمری باقی است. (ذریعه ج 1 ص 173)
لغت نامه دهخدا
(حَ یِ اِ تَ)
میرسیدحسن قاضی استرآبادی است. میرعلی شیر طبع او را ستوده و سام میرزا گوید عبیدخان ازبک وی را به جرم شیعیگری در 939 هجری قمری بکشت و در آتشکده نامش حسن آمده و احوالش در روز روشن بنقل از نگارستان سخن و قاموس الاعلام نیز دیده میشود. (ذریعه ج 9 ص 235). او راست:
توان به هجر تو آسان وداع جان کردن
ولی وداع تو آسان نمیتوان کردن.
(مجالس النفایس میر علی شیر، ص 78) (تحفۀ سامی) (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(مُ نِ اِ تَ)
از شعرای قرن دهم هجری است. در مشهد مقدس اقامت گزید و به سال 976 هجری قمری عازم حج گردید و از آنجا سوار بر کشتی رهسپار هندوستان شد اما کشتی دچار طوفان گردید و اهل کشتی همه غرق شدند. وی به سبب تألیف رسالۀ ’لذت’ که متضمن لطایف و ظرایف است به ’لذت’ شهرت یافته بود.
از اوست:
افسوس که پیک عمر راهی کردیم
مردانه نزیستیم و واهی کردیم
در نامه نماند جای یک نقطه سفید
از بس که شب و روز سیاهی کردیم.
و رجوع به تذکرۀ صبح گلشن و تذکرۀ مجمع الخواص و فرهنگ سخنوران تألیف خیام پور شود
لغت نامه دهخدا